-
داستان تیکنی (قسمت ششم)
دوشنبه 29 شهریور 1395 02:07
اینم از قسمت ششم البته کم کاری هفته پیشو جبران کردم.این یکم طولانی تره بدویید ادامه از زبون لاکی خوب ...این برای من یه مدرسه ی جدیده اونطوری که من فهمیدم بچه های کلاسمون خیلی پایه و باحال اند در همه حالی هوای همو دارن خوب کلاسای تابستون یکم تق و لقه ولی با این حال نمیتونیم بهش بی اعتنایی کنیم...ریاضی...فیزیک...هندسه...
-
داستان تیکنی (قسمت پنجم)
شنبه 6 شهریور 1395 13:38
اینم از قسمت پنجم بدوووووووو برو ادامه که داستان جای حساسیه سرم داشت گیج میرفت...کم مونده بود خودمم بیفتم پایین یه حال داغونی داشتم به زور خومو رسوندم به اتاق...تا درو وا کردم از زبون هوارانگ هوارانگ:کجایی تو الاغ؟ استیو:وای بچه ها گوشتونو بگیرید انتظار داشتم دو تا کشیده مهمونم کنه ولی مثل اونایی که کشتیشون غرق که...
-
داستان تیکنی (قسمت چهارم)
جمعه 5 شهریور 1395 02:10
اینم از قسمت بعدی (با یک سال تاخیر) لطفا هر کی تازه اومده اول قسمتای قبلی رو بخونه بعد بیاد اینو بخونه قسمت بعدی هم آماده است زود میزارمش حالا بدو برو ادامه... لی لی :وایسا خودت خواهی فهمید رفتیمو رفتیم تارسیدیم به یه خونه ..صدای موزیک تا پنج تا کوچه اونور تر میرفت لی لی:بچه ها اینم club آسوکا: هیچی اندازه موزیک با...
-
داستان تیکنی (قسمت سوم)
جمعه 30 مرداد 1394 11:06
اینم از قسمت سومش... برو حالشو ببر...ادامه ... خوب دیگه تا اینجا شو که خودت میدونی...دیگه خلاصه نمیکنم..اگرم نمیدونی شرمنده باید برگردی قسمتای قبلیو بخونی..خلاصه شدنی نیس... . و اما ادامه ی داستان.... . . . از زبون آسوکا بعد از دسر ناهارو آوردن ..نا هارو خوردیمو ..سوار ماشین شدیم از زبون آلیسا هوارانگ:کجا میریم ؟...
-
عکسای تیکنی
چهارشنبه 21 مرداد 1394 16:13
خیلی باحالن ...بدو ادامه..بی نظر بیرون نریااا....
-
داستان تیکنی (قسمت دوم)
چهارشنبه 21 مرداد 1394 12:26
ببخشید که اینقدر دیر شد...داستان آماده بود ولی حوصله نبود قسمت بعدی رو زود میزارم منتظر باشید خوب بدویید ادامه . ... تو قسمت قبلی داشتیم که بچه ها دسته جمعی برای تعطیلات تابستونی رفتن موناکو.. و بعد از شام میرن هتل و لی لی شب یه صداهایی رو میشنوه و آسوکا رو بیدار میکنه آسوکا هم میفهمه که پشت پرده یه نفره ...و وقتی...
-
داستان تیکنی (قسمت اول)
چهارشنبه 7 مرداد 1394 10:35
.چون کامپوتر خرابه فعلا مجبورم متنامو بزارم هر کاری می کنم نمیتونم با تبلت سایز عکسارو تنظیم کنم همش از کادر میره بیرون ... خواهشا اگه راهکاری دارید حتما بهم بگید.ممنون میشم خوب دیگه سرتونو درد نمیارم این شما و اینم داستان فقط نمیدونم داستانه طنزه؟ رمانه؟ جناییه؟ پلیسیه؟ ..یا چی...خخخخ خلاصه با دوستام یه چیزی نوشتیم...
-
پست ثابت
یکشنبه 4 مرداد 1394 14:09
سلام ヽ(*⌒∇⌒*)ノ به وبلاگ من خوش اومدید اینجا بیشتر از تیکن آپ میشه (*^▽^*)بدون نظر برون نریااااااااا(*^▽^*) پیشنهاداتون هم حتما بهم بگید کپی با ذکر منبع آزاده ولی بدون اون شرمنده برای تبادل لینک کامنت بزارید خوب همین دیگه......این ما و اینم شما (♥ω♥*) آدرس اینستاگرام: TEKKENDIARY