عکسای تیکنی

 


خیلی باحالن ...بدو ادامه..بی نظر بیرون نریااا.... 
ادامه مطلب ...

داستان تیکنی (قسمت دوم)

 ببخشید که اینقدر دیر شد...داستان آماده بود ولی حوصله نبود
قسمت بعدی رو زود میزارم منتظر باشید
خوب بدویید ادامه 
....
ادامه مطلب ...

داستان تیکنی (قسمت اول)

 .چون کامپوتر خرابه فعلا مجبورم متنامو بزارم


هر کاری می کنم نمیتونم با تبلت سایز عکسارو تنظیم کنم همش از کادر میره بیرون...


خواهشا اگه راهکاری دارید حتما بهم بگید.ممنون میشم


خوب دیگه سرتونو درد نمیارم این شما و اینم داستان


فقط نمیدونم داستانه طنزه؟ رمانه؟ جناییه؟ پلیسیه؟ ..یا چی...خخخخ خلاصه با دوستام یه چیزی نوشتیم


فقط بی نظر بیرون نریااااااااااااا...بدو برو ادامه مطلب 




ادامه مطلب ...